والا به خدا :|
بار مسو لیت سنگین این .............(در ای جا هر چی می خوای بذار مثلا خراب شده و... بعدش تو نظرا
بهمون بگید با چی پرش کردین ) نجات بدم (الهی بمیرم که داره له ولورده می شه! آخییییییییییییی)
خوب دوستان می خوام در مورد سن ۱۳ سالگی که بس عجیب ناجوان مردانه با حاله باهتو حرف
بزنم من نیمی دونم شما که دارین این مطلب بو میخونین این سن رو پشت سر گذاشتین یا در اون سیر
می کنید یا می خواین تازه تجربش کنید خوب بگذریم
۱) تو این سن شما هر روز یه حس و حالی دارین یه روز اصی نیمیشهد باتون حرف زد یه روز از صبح که
بلند می شی بری جایی که توش موجودی زندگی می کند که غولیست بی شاخ ودم - مکانی برای
نشستن شما وجود دارد که از سنگ سخت تر است و کمک می کند شما به گوش دادن چرت و پرتی که
اون موجوده می گه بیشتر تمایل پیدا کنید(مدرسه) اهنگ می زاری و ولومو تا ته می دی بالا و انگار که
نه انگار الان که بری تو مکتب خونه ی مدرن امتحان داری و... سرتونو درد نیارم (که به احتمال ۹۹ درصد
اوردم ) بی خیال دنیا می شید و می رید تو لاک خودتونو هیچ جوره نمی شه بیرون اوردتون البته اگر
شما شخصی باشید که از جیغای بنفش مادرتون غر غر و تهدید های معاونتون هم برق از سرتون نپرد از
لاکتون بیرون نیایین در اون صورت به این تنایج میرسید:۱- شدیدا نیاز به روانپزشک دارید ۲- خیلی فرد
پایه ای هستید
خوب بچا واسه امروز بسه
اگه خدا بخواد -معلما بذارند- امتحانا دست از سر کچل ما بر داره - و این ایبنترنت هندلی وسعش برسه
و در نهایت از فیلتر مامانامون عبور کنیم بقیشو بعدا خواهیم گفت.
پس تا درودی دیگر بدرود قررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررربون همتون
راسی نظر................................. ( می دونم خودت تا ته خط رفتی پس قربونت دس به کار شو)